بلوند می خواست با ساقی بخوابد و برای این کار دلیلی پیدا کرد. او یک لیوان آبمیوه سفارش داد و به او پیشنهاد داد که با یک بادبزن به او پول بدهد. چه جور مردی از دادن جوجه خوشگل به دهان خودداری می کند! و حتی او را در یک عده قرار دهید. اتفاقی که دقیقاً افتاد. و بعد از قورت دادن مقدار زیادی از تقدیر - بگذارید او آب خود را بنوشد! ))
پیزو| 35 چند روز قبل
داستان جالبی بود، یک باند بازی واقعا داغ، بیشتر به لطف دانش آموزان دختر داغ.
مستیسلاو| 8 چند روز قبل
ازدواج نکنیم با من ازدواج کنیم
فناور| 39 چند روز قبل
من جوجه های چاق را دوست دارم.
دوداس| 25 چند روز قبل
من خودم چنین خدمتکار سکسی را در خانه رد نمی کنم. و همچنین او را جلوی همسرم، مخصوصاً در گلو، لعنت می کردم.
آره بیا مارینا!
بلوند می خواست با ساقی بخوابد و برای این کار دلیلی پیدا کرد. او یک لیوان آبمیوه سفارش داد و به او پیشنهاد داد که با یک بادبزن به او پول بدهد. چه جور مردی از دادن جوجه خوشگل به دهان خودداری می کند! و حتی او را در یک عده قرار دهید. اتفاقی که دقیقاً افتاد. و بعد از قورت دادن مقدار زیادی از تقدیر - بگذارید او آب خود را بنوشد! ))
داستان جالبی بود، یک باند بازی واقعا داغ، بیشتر به لطف دانش آموزان دختر داغ.
ازدواج نکنیم با من ازدواج کنیم
من جوجه های چاق را دوست دارم.
من خودم چنین خدمتکار سکسی را در خانه رد نمی کنم. و همچنین او را جلوی همسرم، مخصوصاً در گلو، لعنت می کردم.